{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Till Forbidden (Tf) در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Crisiroid
۰ ۰[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
TF Crisiroid
۰ ۰[bbCustoms]
[... عمومی ...]
تا اندازه ای که ممنوع شده است
معنی Till Forbidden (Tf), معنی Tهکک Fخقدهییثئ (Tب), معنی Till Forbidden (Tf), معنی اصطلاح Till Forbidden (Tf), معادل Till Forbidden (Tf), Till Forbidden (Tf) چی میشه؟, Till Forbidden (Tf) یعنی چی؟, Till Forbidden (Tf) synonym, Till Forbidden (Tf) definition,
معنی روش نیوتن - رافسون, ترجمه روش نیوتن - رافسون به انگلیسی, معنی بمنظور خاصی، بلوک، کنده، مانع ورادع، قطعه، بستن بنداوردن، انسداد، جعبه قرقره، اتحاد دو یاچند دسته , توده، قلنبه مسدود کردن، مانع شدن از، بازداشتن، قالب کردن
, ترجمه بمنظور خاصی، بلوک، کنده، مانع ورادع، قطعه، بستن بنداوردن، انسداد، جعبه قرقره، اتحاد دو یاچند دسته , توده، قلنبه مسدود کردن، مانع شدن از، بازداشتن، قالب کردن
به انگلیسی, معنی Experiment, ترجمه Experiment به فارسی, ترجمه به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی